جدول جو
جدول جو

معنی ولایت گیری - جستجوی لغت در جدول جو

ولایت گیری
(وَ / وِ یَ گی)
عمل و شغل ولایت گیر: او خود به ولایت گیری رفته بود. (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 3). و او به ولایت گیری به اصفهان رفته بود. (سندبادنامه)
لغت نامه دهخدا
ولایت گیری
شهرگیری شارسان گیری شغل و عمل ولایت گیر: (... و او خود به ولایت گیری باصفهان رفته بود)
تصویری از ولایت گیری
تصویر ولایت گیری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ)
ولایت گیرنده. تسخیرکننده ولایت. ولایت ستان:
من چو شیر جوان ولایت گیر
جای من کی رسد به روبه پیر؟
نظامی.
دو ملک زادۀ بلندسریر
این جهانجوی و آن ولایت گیر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
ولایت گشاینده. فتح کننده و تسخیرکننده شهرها. ولایت ستان:
ولایت گشایان گردن فراز
نشستند و بردند شه را نماز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ولایت گیر
تصویر ولایت گیر
ولایت ستان
فرهنگ لغت هوشیار